افزايش خشونت هاي خانگي در دوران کرونا/ فرد پرخاشگر مجرم نيست و نياز به کمک دارد
افزايش خشونت هاي خانگي در دوران کرونا/ فرد پرخاشگر مجرم نيست و نياز به کمک دارد
دهم اکتبر از طرف فدراسيون جهاني بهداشت روان(WFMH) به عنوان "روز جهــــــاني بهـــــــداشت روان " نامگذاري شده است. اين فدراسيون براي اين روز در هر سال، با توجه به موقعيت سلامت روان در آن سال، يک شعار خاص انتخاب ميکند. در ايران (??لغايت?? مهر) به نام هفته بهداشت روان نامگذاري شده است وعمدهترين هدف از اين کار ارتقاء و افزايش آگاهي و تغيير و اصلاح نگرش مردم نسبت به مسائل سلامت روان است.
به همين مناسبت وباتوجه به افزايش خشونتهاي خانگي دردوران کرونا درخصوص خشونتهاي خانگي و راهکارهاي مقابله با آن با سرکار خانم دکتر مريم رسوليان، استاد گروه روانپزشکي دانشگاه علوم پزشکي ايران و مشاور امور زنان دانشگاه، گفتگويي انجام داديم که شرح اين گفتگو را ميخوانيد.
دکتر رسوليان خشونت خانگي را چنين تعريف کرد: خشونتي که بين افراد يک خانواده و اکثرا درون خانه اتفاق ميافتد.
وي خشونت خانگي را يک آسيب اجتماعي دانست که بايد مورد توجه قرار گيرد و داراي راه حل است. وي افزود يکي از بسترهاي مهم خشونتهاي خانگي، بستر فرهنگي است، پذيرش خشونت و مثبت تلقي کردن صفت خشن بودن براي مردان يک باورعميق فرهنگي در اکثر جوامع است، که زمينه ساز رفتارهاي پرخاشگرانه است. برنامههاي کاهش خشونت خانگي بايد همه جانبه و بر اساس مداخلات فرهنگي، اجتماعي و روانشناختي باشد. .
استاد دانشگاه علوم پزشکي ايران درتعريف انواع خشونت خانگي گفت تقسيمبنديهاي متفاوتي براي خشونتخانگي وجود دارد: بر اساس فرد آزارديده انواع آن همسرآزاري، کودکآزاري و سالمند آزاري است. بايد توجه داشت در بسياري از متون خشونتخانگي معادل با همسرآزاري است. انواع خشونت خانگي بر اساس نوع رفتار خشونت فيزيکي، عاطفي يا رواني، جنسي و اقتصادي را ميتوان نام برد.
وي توجه به تفاوت ميان احساس خشم و پرخاشگري را بسيار مهم دانست و گفت : حس خشم يک احساس طبيعي است که همه انسانها در مواجه با ناکامي و شکست آن را تجربه ميکنند، اما رفتار پرخاشگرانه يک مقوله مستقل از احساس خشم است و همه انجام نميدهند و نبايد اين دو مقوله باهم اشتباه گرفته شود.
عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشکي ايران تصريح کرد: انگيزهي رفتار پرخاشگرانه رسيدن به خواستهي خود، وادار کردن طرف مقابل به رفتاري دلخواه خود و يا کنترل طرف مقابل است.
دکتر رسوليان در پاسخ به اينکه تعريف خشونت چيست، گفت: خشونت معادل با تهديد يا اقدام به استفاده عمدي از نيروي فيزيکي يا قدرت، عليه ديگري، گروه يا جامعه که موجب بروز آسيب جسماني، مرگ، آسيب رواني، ضعف رشد و يا انواع محروميت شود.
وي گفت يکي از عوامل مهم در ادامه خشونتخانگي باورهاي غلط در مورد خشونتهاي خانگي است، که در اينجا به بعضي از اين باورهاي غلط رايج اشارهاي ميکنم .
نکته اول اينکه زنان زيادي دچار خشونت خانگي نيستند، يک باور اشتباه است. ?? درصد زنان در يک سال گذشته تجربه خشونت فيزيکي را داشتند و بيش از?? درصد زنان انواع ديگر خشونت رواني، اقتصادي و يا جنسي را تجربه کردهاند.
دکتر رسوليان گفت: مورد دوم اينکه خشونت خانگي مختص طبقه اجتماعي اقتصادي پايين جامعه است. خشونت خانگي درتمام طبقات اجتماعي و تحصيلي ميتواند رخ دهد.
استاد دانشگاه علوم پزشکي ايران باور غلط سوم را چنين تصريح کرد: معمولا افراد بر اين باور هستند که خشونت خانگي خطر جدي براي ايشان ندارد؛ درصورتي که ممکن است اين آسيبها دربرخي موارد منجر به خطرات جدي و يا آسيبهاي فيزيکي شديد نظير شکستگي و يا حتي مرگ شود و آسيبهاي رواني بر قرباني و فرزندان بسيار شايع و پايدار هستند.
عضوهيئت علمي دانشگاه علوم پزشکي ايران درتصريح باور غلط چهارم گفت: دراين باور اشتباه، خشونت کنندگان افراد رواني تلقي ميشوند که بيمار هستند و راهکاري براي حل مشکلشان وجود ندارد درصورتي که اولا خشونت در بيماران روانپزشکي هم قابل کنترل و درمان است. ثانيا اکثر افرادي که نسبت به همسر خشونت دارند، معمولا نسبت به ساير اطرافيان، خارج از منزل و يا فرزندان خود رفتار پرخاشگرانهاي نداشته و تنها رفتار پرخاشگرانهاش همسر آزاري است. اين بدان معنا است که اين افراد قدرت کنترل بر رفتار خود را دارند و توان کنترل پرخاشگري خود را در موقعيتهاي ديگر دارند.
دکتر رسوليان پنجمين باور اشتباهي را که درجامعه وجود دارد را باور به پذيرش رفتار فرد پرخاشگر دانست و اضافه کرد :افراد معمولا بر اين باور غلط هستند که آسيبهاي رواني ناشي از خشونت آسيبهاي جدي نيستند و بهتر است اين عيب طرف مقابل را پذيرفت. در حاليکه آسيب پذيرش اينگونه رفتارها به مراتب مخرب و آسيبزننده است.
استاد گروه روانپزشکي دانشگاه علوم پزشکي ايران ششمين باور اشتباه رايج در جامعه را اصل مخفي کردن خشونت دانست و افزود : اگر بخواهيم رفتارهاي همراه با خشونت و پرخاشگري را در خانواده پنهان کنيم و بگوييم خوب اين يک رفتار درون خانواده است و نبايد بيرون از خانه مطرح شود، کاملا اشتباه است، اين موارد حتما بايد در جاي درست و با فرد درست بايد مطرح شود و يا به کارشناسان سلامت روان مراجعه کرده و مسير درمان پيگيري شود.
وي خاطر نشان کرد: بيان تجربه خشونت توسط قرباني خشونت تجربه سختي است و براي بيان اين تجربه فرد نياز به محيط امن و مطمئني دارد. درخشونتهاي خانگي به هيچ عنوان نبايد فرد خشونت ديده مورد قضاوت و پرسش در مورد دليل ادامه زندگي، و يا توهين و سرزنش قرار گيرند، بلکه بايد به اين موضوع به عنوان يک مشکل رفتاري توجه شود و با کمک خود فرد به دنبال راهحل باشيد.شنونده خوب بودن و همدلي با قربانيان ميتواند به فرد کمک کند تا به موضوع به طور جدي فکر کرده و به دنبال راه حل باشد.
و توصيه پاياني: توجه داشته باشيد که فرد پرخاشگر هم نياز به کمک دارد و مجرم نيست. مداخله و صحبت با فرد خشونتگر در مراحل ابتدايي توصيه نميشود و در مرحله اول بهتر است که با فرد خشونت ديده مسئله مورد بررسي قرار گيرد و با اشراف به شرايط با مرتکب خشونت وارد صحبت شد.
تهيه و تنظيم : مرجان خرم
به همين مناسبت وباتوجه به افزايش خشونتهاي خانگي دردوران کرونا درخصوص خشونتهاي خانگي و راهکارهاي مقابله با آن با سرکار خانم دکتر مريم رسوليان، استاد گروه روانپزشکي دانشگاه علوم پزشکي ايران و مشاور امور زنان دانشگاه، گفتگويي انجام داديم که شرح اين گفتگو را ميخوانيد.
دکتر رسوليان خشونت خانگي را چنين تعريف کرد: خشونتي که بين افراد يک خانواده و اکثرا درون خانه اتفاق ميافتد.
وي خشونت خانگي را يک آسيب اجتماعي دانست که بايد مورد توجه قرار گيرد و داراي راه حل است. وي افزود يکي از بسترهاي مهم خشونتهاي خانگي، بستر فرهنگي است، پذيرش خشونت و مثبت تلقي کردن صفت خشن بودن براي مردان يک باورعميق فرهنگي در اکثر جوامع است، که زمينه ساز رفتارهاي پرخاشگرانه است. برنامههاي کاهش خشونت خانگي بايد همه جانبه و بر اساس مداخلات فرهنگي، اجتماعي و روانشناختي باشد. .
استاد دانشگاه علوم پزشکي ايران درتعريف انواع خشونت خانگي گفت تقسيمبنديهاي متفاوتي براي خشونتخانگي وجود دارد: بر اساس فرد آزارديده انواع آن همسرآزاري، کودکآزاري و سالمند آزاري است. بايد توجه داشت در بسياري از متون خشونتخانگي معادل با همسرآزاري است. انواع خشونت خانگي بر اساس نوع رفتار خشونت فيزيکي، عاطفي يا رواني، جنسي و اقتصادي را ميتوان نام برد.
وي توجه به تفاوت ميان احساس خشم و پرخاشگري را بسيار مهم دانست و گفت : حس خشم يک احساس طبيعي است که همه انسانها در مواجه با ناکامي و شکست آن را تجربه ميکنند، اما رفتار پرخاشگرانه يک مقوله مستقل از احساس خشم است و همه انجام نميدهند و نبايد اين دو مقوله باهم اشتباه گرفته شود.
عضو هيئت علمي دانشگاه علوم پزشکي ايران تصريح کرد: انگيزهي رفتار پرخاشگرانه رسيدن به خواستهي خود، وادار کردن طرف مقابل به رفتاري دلخواه خود و يا کنترل طرف مقابل است.
دکتر رسوليان در پاسخ به اينکه تعريف خشونت چيست، گفت: خشونت معادل با تهديد يا اقدام به استفاده عمدي از نيروي فيزيکي يا قدرت، عليه ديگري، گروه يا جامعه که موجب بروز آسيب جسماني، مرگ، آسيب رواني، ضعف رشد و يا انواع محروميت شود.
وي گفت يکي از عوامل مهم در ادامه خشونتخانگي باورهاي غلط در مورد خشونتهاي خانگي است، که در اينجا به بعضي از اين باورهاي غلط رايج اشارهاي ميکنم .
نکته اول اينکه زنان زيادي دچار خشونت خانگي نيستند، يک باور اشتباه است. ?? درصد زنان در يک سال گذشته تجربه خشونت فيزيکي را داشتند و بيش از?? درصد زنان انواع ديگر خشونت رواني، اقتصادي و يا جنسي را تجربه کردهاند.
دکتر رسوليان گفت: مورد دوم اينکه خشونت خانگي مختص طبقه اجتماعي اقتصادي پايين جامعه است. خشونت خانگي درتمام طبقات اجتماعي و تحصيلي ميتواند رخ دهد.
استاد دانشگاه علوم پزشکي ايران باور غلط سوم را چنين تصريح کرد: معمولا افراد بر اين باور هستند که خشونت خانگي خطر جدي براي ايشان ندارد؛ درصورتي که ممکن است اين آسيبها دربرخي موارد منجر به خطرات جدي و يا آسيبهاي فيزيکي شديد نظير شکستگي و يا حتي مرگ شود و آسيبهاي رواني بر قرباني و فرزندان بسيار شايع و پايدار هستند.
عضوهيئت علمي دانشگاه علوم پزشکي ايران درتصريح باور غلط چهارم گفت: دراين باور اشتباه، خشونت کنندگان افراد رواني تلقي ميشوند که بيمار هستند و راهکاري براي حل مشکلشان وجود ندارد درصورتي که اولا خشونت در بيماران روانپزشکي هم قابل کنترل و درمان است. ثانيا اکثر افرادي که نسبت به همسر خشونت دارند، معمولا نسبت به ساير اطرافيان، خارج از منزل و يا فرزندان خود رفتار پرخاشگرانهاي نداشته و تنها رفتار پرخاشگرانهاش همسر آزاري است. اين بدان معنا است که اين افراد قدرت کنترل بر رفتار خود را دارند و توان کنترل پرخاشگري خود را در موقعيتهاي ديگر دارند.
دکتر رسوليان پنجمين باور اشتباهي را که درجامعه وجود دارد را باور به پذيرش رفتار فرد پرخاشگر دانست و اضافه کرد :افراد معمولا بر اين باور غلط هستند که آسيبهاي رواني ناشي از خشونت آسيبهاي جدي نيستند و بهتر است اين عيب طرف مقابل را پذيرفت. در حاليکه آسيب پذيرش اينگونه رفتارها به مراتب مخرب و آسيبزننده است.
استاد گروه روانپزشکي دانشگاه علوم پزشکي ايران ششمين باور اشتباه رايج در جامعه را اصل مخفي کردن خشونت دانست و افزود : اگر بخواهيم رفتارهاي همراه با خشونت و پرخاشگري را در خانواده پنهان کنيم و بگوييم خوب اين يک رفتار درون خانواده است و نبايد بيرون از خانه مطرح شود، کاملا اشتباه است، اين موارد حتما بايد در جاي درست و با فرد درست بايد مطرح شود و يا به کارشناسان سلامت روان مراجعه کرده و مسير درمان پيگيري شود.
وي خاطر نشان کرد: بيان تجربه خشونت توسط قرباني خشونت تجربه سختي است و براي بيان اين تجربه فرد نياز به محيط امن و مطمئني دارد. درخشونتهاي خانگي به هيچ عنوان نبايد فرد خشونت ديده مورد قضاوت و پرسش در مورد دليل ادامه زندگي، و يا توهين و سرزنش قرار گيرند، بلکه بايد به اين موضوع به عنوان يک مشکل رفتاري توجه شود و با کمک خود فرد به دنبال راهحل باشيد.شنونده خوب بودن و همدلي با قربانيان ميتواند به فرد کمک کند تا به موضوع به طور جدي فکر کرده و به دنبال راه حل باشد.
و توصيه پاياني: توجه داشته باشيد که فرد پرخاشگر هم نياز به کمک دارد و مجرم نيست. مداخله و صحبت با فرد خشونتگر در مراحل ابتدايي توصيه نميشود و در مرحله اول بهتر است که با فرد خشونت ديده مسئله مورد بررسي قرار گيرد و با اشراف به شرايط با مرتکب خشونت وارد صحبت شد.
تهيه و تنظيم : مرجان خرم
کپی لینک کوتاه: