سومین نشست علمی ترویجی با موضوع ذهن و علوم شناختی و زمینه های کاربردی آن در علوم و فناوریهای جدید
سومین نشست علمی ترویجی با موضوع ذهن و علوم شناختی و زمینه های کاربردی آن در علوم و فناوریهای جدید با حضور جمعی از اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران و دکتر احمدرضا همتی مقدم مدیر گروه فلسفه ذهن موسسه علوم شناختی برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری، دکتر همتی مقدم در این نشست ابتدا به تبیین موضوع شناخت ذهن پرداخت و با بیان اینکه علوم شناختی در واقع شناخت ماهیت ذهن و آگاهی است و عملا یک رشته ترکیبی است که متشکل از روانشناسی نوروساینس فلسفه ذهن انسان شناسی و هوش مصنوعی است گفت این رشته در دهه 1950 با رشد هوش مصنوعی شکل پیدا می کند و در دهه 1970 اولین مجله تخصصی علوم شناختی منتشر می شود و در سال 1990 دانشگاه برکلی اولین رشته کارشناسی این رشته را گذاشت.
مدیر گروه فلسفه ذهن موسسه علوم شناختی با بیان اینکه شناخت، فرایند کسب معرفت از طریق تفکر، تجربه و احساس است.گفت علوم شناختی برای فهم بهتری از کارکرد ذهن و ماهیت و فرآیند آگاهی بسط و گسترش پیدا کرد و خودش با اینکه رشته ای ترکیب بود شاخه شاخه شد و رشته های مختلفی از دل آن بیرون آمد.
وی با بیان اینکه ماهیت ذهن دغدغه بزرگ فیلسوفان تا قرن بیستم بود ه است و بعضی ها آنرا معادل روح می دانستند و قائل به دوگانگی(دوئالیسم) جسم و ذهن یا روح بودند اما در قرن بیستم این دوگانگی از لحاظ فلسفی زیر سوال رفت و نگاه فیزیکال به همه پدیده ها جایگزین آن شد. تئوری دیگر این بود که ذهن چیزی جز مغز نیست و در مرحله بعد تشبیه مغز و ذهن به سخت افزار و نرم افزار کامپیوتر صورت گرفت و در نظریه محاسباتی ذهن مفاهیم ریاضی کامپیوتر مبنای علوم شناختی قرار گرفت و این مفهوم که در کامپیوتر رواج داشت درباره ذهن بکار بردند بدین صورت که با یک ورودی مشخص به ذهن، خروجی خاص یا به عبارتی رفتار مشخصی به ما خواهد داد و از آنجا که باورهای ما در رفتارهای ما تاثیر دارد و هدایت می کند در علوم شناختی بررسی می شود چه داده هایی بدهیم تا تبدیل به باور شود و تبدیل به فرآیند ذهنی و ایجاد رفتار خاص می شود.
دکتر همتی مقدم ابراز داشت مدل های شناختی بسط عظیمی پیدا کرده و تمام ساختارهای صنعت و حتی نظامی را هم تحت تاثیر قرار داد بطوریکه در امریکا آژانس پژوهش های پیشرفته مرکز دفاعی امریکا متولی علوم شناختی در این کشور شد. بعدها دانشگاههای اریزونا و استنفورد نیز در زمینه گسترش این علوم فعالانه ورود کردند و اثرگذار شدند. از این دانش در جنگ های نظامی موسوم به جنگ های شناختی نیز استفاده میشود و سازمان سیا از سال 2015 پروژه هایی در این زمینه اجرا کرده است از این رو برآورد می شود تا سال 2030 جنگ های شناختی در جهان فراگیر می شود، هم اکنون رژیم صهیونیستی در این منطقه نیز بسیار فعال است و تحقیقات و فعالیت های متعددی در دست اقدام دارد.
مدیر گروه فلسفه ذهن موسسه علوم شناختی در پایان با بیان اینکه امروز بیشترین بودجه تحقیقات علمی در جهان صرف توسعه علوم شناختی می شود گفت امروزه غیر از بحث جنگ های شناختی رشته های عملیاتی گوناگونی از این علوم بوجود آمده و فعالیت دارند که از جمله می توان به نورو مارکتینگ در بازاریابی، نورومدیا در رسانه ، نورو پالیتیک در سیاست، نورو تئولوژی در نیایش و خداباوری اشاره کرد.
وی در بخشدیگری از این نشست به بررسی موضوع نورومدیتیشن قلب پرداخت و اظهار داشت در طول زمان و در سنتهای غربی و شرقی به عنوان مرکز ادراک و آگاهی تصور شده است .در پزشکی باستان از بابل، مصر، یونان، روم و چین، قلب را مرکز سیستمی می دانستند که نیروی حیات را برای بدن تامین میکند و جایگاه آگاهی توصیف شده است همچنین در طب سنتی چینی، قلب را امپراتور همه اندامها می دانستند که مسئول مغز، آگاهی و جایگاه روح است .فلسفه هندوئیسم قلب ظرفی شناخته می شده که جایگاه خود و روح متجسد شده و مکانی برای اتحاد و پیوند با انرژی کیهانی به تصویر کشیده شده است.
دکتر همتی در ادامه با اشاره به اینکه به لحاظ علمی اولین بار دکتر جی اندرو آرمور، در سال ،1991 مفهوم مغز قلب ، مغز کوچک یا سیستم عصبی قلبی ذاتی را معرفی کرد و همین زمینه تحقیقات بیشتری ا در این زمینه فراهم کرد بطوریکه مشخص شد که این بخش از تقریبا 40000 نورون تشکیل شده است که قادر به حس کردن، احساس کردن، یادگیری و حتی این مغز قلب به خاطر سپردن هستند .این نورون ها در قلب شبیه نورون های مغز هستند و این تحولی در علم قلب ایجاد کرد که زمینه تحقیقات و پژوهش های بیشتری را بر روی دانشمندان گشوده است که می توان آنر ا یک انقلاب علمی جدید در این عرصه نامید.
پایان مطلب//
کپی لینک کوتاه:
نظر دهید