از مجتمع پزشکی شیر و خورشید تا دانشگاه ایران با دکتر حمید شریفی
میهمان این هفته تاریخ شفاهی اصالتا" اهل انزلی است. پدرش؛ دکتر مرتضی شریفی در پاریس دوره تخصص قلب را می گذراند که دور از ایران، بیست و دوم دی ماه ۱۳۳۰ به دنیا آمد. چند ماه بعد از تولد تحصیل پدر تمام می شود و به وطن برمی گردد. دوره دبستان و دبیرستان را در تهران می گذراند و سال ۱۳۴۹ با رتبه اول به عنوان دانشجوی داروسازی دانشگاه تهران پذیرفته می شود.
مهر ماه ۱۳۵۶ بعد از فارغ التحصیلی به استخدام مجتمع پزشکی جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران در می آید و عضو هیئت علمی گروه بیوشیمی دانشکده پزشکی این مجتمع تازه تاسیس می شود.
تمام سالهای دوران حرفه ای دکتر حمید شریفی با آموزش گره خورده و به گفته خودش شاید از این جهت در کشور رکوردار باشد. دانشگاه را خانه خود می داند و از اینکه سالهای سال در خدمت اساتید و دانشجویان بوده، اظهار خرسندی می کند. دکتر شریفی در سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد اما دلش همچنان با دانشگاه است. او بعد از بازنشستگی نیز تا نهم اردیبهشت ۱۳۹۸ به عنوان سرپرست امور آموزش پزشکی پردیس بین الملل دانشگاه علوم پزشکی ایران مشغول به کار بود
موافقید در ابتدا کمی در مورد تاریخچه مجتمع پزشکی جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران صحبت کنیم؟
بله. مجتمع پزشکی جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران در سال ۱۳۵۲ شکل گرفت و از شورای گسترش آموزش عالی وزارت فرهنگ و آموزش عالی مجوز گرفت. در سال ۱۳۵۴ شروع به کار کرد و در همان سال بر اساس نمره به دست آمده از طریق کنکور، معدل دیپلم و امتیاز کسب شده در مصاحبه علمی، شصت دانشجو از سه استان گیلان، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان که دانشکده پزشکی نداشتند، پذیرش شدند. دانشجویان متعهد بودند دو برابر مدت تحصیل را در همان استان ها خدمات پزشکی به مردم ارائه دهند. در سال ۵۵ هم همینطور دانشجو گرفتند اما در سال ۵۶ و ۵۷ تعداد دانشجوها دو برابر شد و از استانهای دیگر هم دانشجو پذیرش شدند.
مجتمع کجای تهران قرار داشت؟
خیابان ستارخان؛ همین جای فعلی بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص). مجتمع آموزشی پزشکی جمعیت شیر خورشید در ساختمانی که به نام حضرت ابوالفضل (ع) نامگذاری شده بود، اولین دوره دانشجویان پزشکی پذیرش شدند. این ساختمان در حال حاضر قسمت اداری مجتمع بیمارستانی حضرت رسول (ص) است. البته سه ساختمان دیگر هم در کنار مجتمع شیر و خورشید بودند.
همان ساختمانهایی که قرار بود، هتل باشند؟
نه خیر. این چهار ساختمان پیش از انقلاب از سوی مهدی باتمانقلیچ برای ساخت چهار بیمارستان وقف شدند؛ بیمارستان حضرت ابوالفضل (ع)، بیمارستان حضرت امیرالمومنین (ع)، بیمارستان حضرت سیدالشهدا (ع) و بیمارستان حضرت محمد (ص). با اجازه واقف یعنی مهدی باتمانقلیچ بیمارستان حضرت ابوالفضل برای دانشکده استفاده شد. سه ساختمان دیگر در حال تجهیز برای راه اندازی بیمارستان بودند.
شما با آقای باتمانقلیچ دیداری داشته اید؟
فقط یک بار زمانی که برای مشکل فشار خون به مجتمع آمده بود، ایشان را دیدم. مهدی باتمانقلیچ برادر سپهبد نادر باتمانقلیچ بود و خانواده متمولی داشتند. هتل اینترنشنال در سیدخندان، تله کابین توچال، چند سینما در تهران و مجموعه تفریحی و ورزشی قصر یخ در خیابان ولیعصر متعلق به آنها بود.
این بیمارستان ها چه زمانی راه اندازی شدند؟
بعد از پیروزی انقلاب کار ادامه پیدا کرد، البته با سرعت کمتر. در زمانی که آقای دکتر منافی وزیر بهداشت بود، جمعیت شیر و خورشید این بیمارستان ها را به وزارت بهداری ، تحویل داد. در آن زمان بیمارستانی در خیابان پاستور بود که پیش از انقلاب دربار شاهنشاهی نام داشت و بعد از انقلاب به بیمارستان انقلاب تغییر نام داده بود. برای کم شدن تردد به خیابان پاستور به ویژه بعد از ترور شهیدان رجایی و باهنر تصمیم گرفتند این بیمارستان را تعطیل کنند. بنابراین تمام تجهیزات و کارکنان آن به بیمارستان حضرت امیرالمومنین (ع) یکی از سه بیمارستان وقف شده که قبلا گفتم، منتقل شد. بنابراین بیمارستان حضرت المومنین با بخش های داخلی، جراحی، جراحی مغز و اعصاب، قلب و ارتوپدی راه اندازی شد.
مجتمع پزشکی جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران، هم زیر نظر وزارت بهداری رفت؟
بله. بعد از انقلاب مدتی به مجتمع آموزشی پزشکی جمعیت هلال احمر و بعد از وفات آیت الله طالقانی در نوزدهم شهریور ۱۳۵۸ به مجتمع آیت الله طالقانی تغییر نام داد و زیر مجموعه وزارت بهداری شد. زمان تشکیل دانشگاه های علوم پزشکی کشور هم در سال ۱۳۶۵ با مرکز پزشکی ایران و چند موسسه آموزشی دیگر ادغام و دانشگاه علوم پزشکی ایران تشکیل شد.
آن دو ساختمان دیگر چه زمانی مورد بهره برداری قرار گرفتند؟
در سال ۱۳۷۱.
یعنی حدود ۱۰ سال بعد!
بله؛ دو ساختمان حضرت سیدالشهدا و حضرت محمد (ص) تا سال ۷۱ هیچ استفاده ای نشدند و مجتمع بیمارستانی حضرت رسول (ص) به شکل فعلی در سال ۱۳۷۱ با حضور آقای هاشمی رفسنجانی؛ رییس جمهور وقت در زمان ریاست دکتر سجادی در دانشگاه علوم پزشکی ایران افتتاح شد.
دانشجویان مجتمع پزشکی طالقانی کجا دوره های بالینی خود را می گذراندند؟
بیمارستان های شهدای هفت تیر، فیروزآبادی، حضرت علی اصغر (ع)، شفایحیاییان، فیروزگر، امیرالمومنین (ع) ستارخان و بیمارستان کودکان شماره ۴ تامین اجتماعی که پایین تر از بیمارستان فیروز گر قرار داشت. بیمارستان قلب شهید رجایی هم بود اما ما دانشجو به آنجا نمی فرستادیم بلکه اساتیدی مانند دکتر علی پور و دکتر ملک از آنجا برای تدریس به مجتمع می آمدند.
بعد از سال ۱۳۶۵، همین بیمارستان ها زیر مجموعه دانشگاه علوم پزشکی ایران شدند.
بله. آن زمان تنها بیمارستان مرکز پزشکی ایران، بیمارستان رهنمون بود که بعداً بخش خصوصی آن را پس گرفت و نامش دوباره ایرانشهر شد. رئیس بیمارستان دکتر شهنواز جراح بود. ایشان فوت کردند دکتر شهنواز در فیروزگر هم بود به دانشجویان ما درس می داد.
دوباره برگردیم به سال ۵۶، زمانی که شما به مجتمع پزشکی شیر و خورشید آمدید، کارتان را با تدریس شروع کردید؟
بله؛ من عضو هیئت علمی گروه بیوشیمی دانشکده پزشکی مجتمع شدم و تدریس می کردم. در سال ۱۳۵۸ از طرف مرحوم دکتر علی اصغر هنجنی؛ متخصص زنان و زایمان و رئیس دانشکده پزشکی آیت الله طالقانی رییس آموزش دانشکده شدم که در زمان روسای بعدی دانشکده پزشکی یعنی دکتر یوسف دانشور؛ متخصص قلب که پزشک امام بود، دکتر محمد یاریگر روش؛ متخصص اطفال، دکتر صلاح الدین دلشاد؛ فوق تخصص جراحی اطفال و دکتر مصباح الدین بلاغی؛ متخصص بیوشیمی نیز ادامه پیدا کرد.
دکتر هنچنی رییس مجتمع طالقانی بودند یا رییس دانشکده پزشکی؟
دکتر هنجنی آخرین رییس مجتمع آموزشی پزشکی هلال احمر پیش از پیوستن مجتمع به وزارت بهداری بود. در وزارت بهداری یک مجتمع پزشکی داشتیم که دکتر سید جمال الدین سجادی جزی؛ معاون وقت آموزشی وزارت بهداری رییس آن بود. دانشکده پزشکی آیت الله طالقانی و سایر موسسات آموزشی وزارت بهداری زیر نظر آقای دکتر سجادی قرار داشتند. دکتر هنجنی بعد از اینکه مجتمع طالقانی زیر مجموعه وزارت بهداری قرار گرفت، از مجتمع رفتند.
در کتاب دانشگاه علوم پزشکی ایران در گذر زمان خواندم که بعد از انقلاب فرهنگی برخی دروس برای دانشجویان مرکز پزشکی ایران و دانشکده پزشکی طالقانی به صورت مشترک برگزار می شد.
بله، همینطور است. بعد از انقلاب فرهنگی دوره ای را به نام فیزیوپاتولوژی ایجاد کردند که اصلاً برای ما شناخته شده نبود. نمیدانستیم چی است؟! فیزیولوژی است یا پاتولوژی. بعد از بررسی فهمیدیم این دوره فیزیوپاتولوژی که الان هم تدریس می شود به علائم و درمان بیماری ها می پردازد و بیشتر روی علامت ها تکیه می کند.
در زمان دکتر دلشاد از مرکز پزشکی ایران تماس گرفتند که میخواهیم در مورد دوره فیزیوپاتولوژی صحبت بکنیم، ما هم پذیرفتیم. جلسه ای با حضور دکتر دلشاد و بنده از طرف دانشکده طالقانی و از آن طرف هم دکتر ذوالفقاری رئیس دانشکده پزشکی و همچنین استاد دکتر جعفر فرقانی زاده از بنیان گذاران رشته روماتولوژی در ایران که الان در امریکاست، برگزار شد. دکتر فرقانی زاده گفتند، بضاعت ما برای تدریس دوره فیزیوپاتولوژی کم است، بنابراین بیاییم فیزیوپاتولوژی را با هم درس بدهیم. ما هم گفتیم چشم و همکاری مشترک ما از دوره فیزیوپاتولوژی شروع شد. علاوه بر دکتر فرقانی زاده، دکتر سجادی، دکتر احد قدس، دکتر بهروز برومند، دکتر اصغر رستگار و دکتر طبری هم از اساتید این دوره بودند.
بعد از تشکیل دانشگاه علوم پزشکی ایران شما کجا رفتید؟
سال ۱۳۶۵ دکتر رضایی زاده؛ ارتوپد رییس دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران شد. من هم به عنوان مشاوره آموزشی در دانشکده بودم. بعد از من چهار نفر رئیس آموزش شدند؛ دکتر صدیقی گیلانی، دکتر علیرضا سالک مقدم، دکتر حمید گورابی و دکتر اصفهانی. بنده دوباره حدود سال ۷۰ با حکم دکتر لطیفی به اداره آموزش برگشتم و تا اسفند سال ۱۳۸۸ که بازنشسته شدم، رییس آموزش دانشکده پزشکی بودم.
احتمالا تا سال ۶۵ مرکز پزشکی ایران را از دور می شناختید اما از آن به بعد عضوی از خانواده دانشگاه علوم پزشکی ایران شدید. سوال من این است در آن سال آیا ساختمان فعالی در پردیس همت وجود داشت؟
در آن موقع در پردیس همت ساختمان فعال وجود نداشت و تنها ساختمانی که وجود داشت ساختمان فعلی پیراپزشکی است. دکتر محمد علی شرفی که فیزیک پزشکی می دانست از طرف دکتر خسروی مامور شد تا این ساختمان را از حالت مخروبه دربیاورد و به دانشکده پیراپزشکی تبدیل کند. دانشکده پیراپزشکی مدیون دکتر خسروی و دکتر شرفی است. من دو سال رییس دانشکده پیراپزشکی بودم.
چه سالهایی؟
در زمان آقای دکتر سجادی؛ از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶. ساخت بقیه ساختمان ها در زمان دکتر سجادی آغاز شد. ساختمان اداری دانشگاه، مرکز همایش های رازی، دانشکده پزشکی، ساختمان معاونت دانشجویی و مسجد همه در زمان ریاست آقای دکتر سجادی کلنگ زده شدند که بعداً دیگران که آمدند از جمله دکتر شاه حسینی کار را ادامه دادند.
حتما یادتان هست که چه سالی دانشکده پزشکی از ستارخان به همت آمد.
فروردین ۸۴ به دانشکده پزشکی فعلی در همت آمدیم. اصلاً آماده هم نبود؛ به یاد دارم همکاران به ویژه خانمها وقتی دیدند، هیچ کس به دادشان نمی رسد، خودشان مواد شوینده آوردند، دستکش پوشیدند و ساختمان را تمیز کردند.
شما با روسای متعدد در دانشگاه علوم پزشکی ایران کار کردید، به نظر شما کدامیک از آنها در موضوع آموزش که تخصص شماست، بیشترین تاثیرگذاری را در دانشگاه داشتند؟
برای من سخت است که کسی را بر دیگری ارجح بدانم ولی به نظر من در آموزش آقای دکتر سجادی و دکتر شاه حسینی برجسته بودند. دکتر سجادی به علوم پایه اهمیت زیادی می دادند اما به علوم بالینی کمتر. با آمدن دکتر شاه حسینی این موضوع هم جبران شد، چرا که ایشان به علوم بالینی و توسعه رشته های تخصصی و فوق تخصصی توجه ویژه ای داشت.
آقای دکتر من سوال دیگری ندارم، اگر شما صحبتی دارید، بفرمایید.
در پایان درود می فرستم به ارواح همه شهدای دانشجوی مجتمع پزشکی طالقانی و علوم پزشکی ایران و یاد می کنم از شهید مدافع سلامت؛ استاد دکتر ولی الله حسنی.
دکتر حسنی دانشجوی دوره آخر مرکز پزشکی ایران بود و او را باید موثرترین فرد در گروه بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی ایران دانست. دکتر سالها مدیر گروه بیهوشی بود و بیهوشی با تلاش ایشان به وضعیت مدرن امروزی رسید. علاوه بر این دکتر حسنی حدود هشت سال رئیس اداره آموزش دستیاری بود و خدمات زیادی ارائه کرد. حضور من در اداره آموزش پزشکی عمومی و همزمان ایشان در آموزش دستیاری موجب شده بود تا همکاری نزدیکی با همدیگر داشته باشیم. انسان بسیار بزرگی بود.
به مسئولان پیشنهاد می کنم که یکی از اتاق های عمل یا آی سی یو بیمارستان حضرت رسول (ص) به نام دکتر ولی الله حسنی نامگذاری کنند.
مهر ماه ۱۳۵۶ بعد از فارغ التحصیلی به استخدام مجتمع پزشکی جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران در می آید و عضو هیئت علمی گروه بیوشیمی دانشکده پزشکی این مجتمع تازه تاسیس می شود.
تمام سالهای دوران حرفه ای دکتر حمید شریفی با آموزش گره خورده و به گفته خودش شاید از این جهت در کشور رکوردار باشد. دانشگاه را خانه خود می داند و از اینکه سالهای سال در خدمت اساتید و دانشجویان بوده، اظهار خرسندی می کند. دکتر شریفی در سال ۱۳۸۸ بازنشسته شد اما دلش همچنان با دانشگاه است. او بعد از بازنشستگی نیز تا نهم اردیبهشت ۱۳۹۸ به عنوان سرپرست امور آموزش پزشکی پردیس بین الملل دانشگاه علوم پزشکی ایران مشغول به کار بود
موافقید در ابتدا کمی در مورد تاریخچه مجتمع پزشکی جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران صحبت کنیم؟
بله. مجتمع پزشکی جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران در سال ۱۳۵۲ شکل گرفت و از شورای گسترش آموزش عالی وزارت فرهنگ و آموزش عالی مجوز گرفت. در سال ۱۳۵۴ شروع به کار کرد و در همان سال بر اساس نمره به دست آمده از طریق کنکور، معدل دیپلم و امتیاز کسب شده در مصاحبه علمی، شصت دانشجو از سه استان گیلان، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان که دانشکده پزشکی نداشتند، پذیرش شدند. دانشجویان متعهد بودند دو برابر مدت تحصیل را در همان استان ها خدمات پزشکی به مردم ارائه دهند. در سال ۵۵ هم همینطور دانشجو گرفتند اما در سال ۵۶ و ۵۷ تعداد دانشجوها دو برابر شد و از استانهای دیگر هم دانشجو پذیرش شدند.
مجتمع کجای تهران قرار داشت؟
خیابان ستارخان؛ همین جای فعلی بیمارستان حضرت رسول اکرم (ص). مجتمع آموزشی پزشکی جمعیت شیر خورشید در ساختمانی که به نام حضرت ابوالفضل (ع) نامگذاری شده بود، اولین دوره دانشجویان پزشکی پذیرش شدند. این ساختمان در حال حاضر قسمت اداری مجتمع بیمارستانی حضرت رسول (ص) است. البته سه ساختمان دیگر هم در کنار مجتمع شیر و خورشید بودند.
همان ساختمانهایی که قرار بود، هتل باشند؟
نه خیر. این چهار ساختمان پیش از انقلاب از سوی مهدی باتمانقلیچ برای ساخت چهار بیمارستان وقف شدند؛ بیمارستان حضرت ابوالفضل (ع)، بیمارستان حضرت امیرالمومنین (ع)، بیمارستان حضرت سیدالشهدا (ع) و بیمارستان حضرت محمد (ص). با اجازه واقف یعنی مهدی باتمانقلیچ بیمارستان حضرت ابوالفضل برای دانشکده استفاده شد. سه ساختمان دیگر در حال تجهیز برای راه اندازی بیمارستان بودند.
شما با آقای باتمانقلیچ دیداری داشته اید؟
فقط یک بار زمانی که برای مشکل فشار خون به مجتمع آمده بود، ایشان را دیدم. مهدی باتمانقلیچ برادر سپهبد نادر باتمانقلیچ بود و خانواده متمولی داشتند. هتل اینترنشنال در سیدخندان، تله کابین توچال، چند سینما در تهران و مجموعه تفریحی و ورزشی قصر یخ در خیابان ولیعصر متعلق به آنها بود.
این بیمارستان ها چه زمانی راه اندازی شدند؟
بعد از پیروزی انقلاب کار ادامه پیدا کرد، البته با سرعت کمتر. در زمانی که آقای دکتر منافی وزیر بهداشت بود، جمعیت شیر و خورشید این بیمارستان ها را به وزارت بهداری ، تحویل داد. در آن زمان بیمارستانی در خیابان پاستور بود که پیش از انقلاب دربار شاهنشاهی نام داشت و بعد از انقلاب به بیمارستان انقلاب تغییر نام داده بود. برای کم شدن تردد به خیابان پاستور به ویژه بعد از ترور شهیدان رجایی و باهنر تصمیم گرفتند این بیمارستان را تعطیل کنند. بنابراین تمام تجهیزات و کارکنان آن به بیمارستان حضرت امیرالمومنین (ع) یکی از سه بیمارستان وقف شده که قبلا گفتم، منتقل شد. بنابراین بیمارستان حضرت المومنین با بخش های داخلی، جراحی، جراحی مغز و اعصاب، قلب و ارتوپدی راه اندازی شد.
مجتمع پزشکی جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران، هم زیر نظر وزارت بهداری رفت؟
بله. بعد از انقلاب مدتی به مجتمع آموزشی پزشکی جمعیت هلال احمر و بعد از وفات آیت الله طالقانی در نوزدهم شهریور ۱۳۵۸ به مجتمع آیت الله طالقانی تغییر نام داد و زیر مجموعه وزارت بهداری شد. زمان تشکیل دانشگاه های علوم پزشکی کشور هم در سال ۱۳۶۵ با مرکز پزشکی ایران و چند موسسه آموزشی دیگر ادغام و دانشگاه علوم پزشکی ایران تشکیل شد.
آن دو ساختمان دیگر چه زمانی مورد بهره برداری قرار گرفتند؟
در سال ۱۳۷۱.
یعنی حدود ۱۰ سال بعد!
بله؛ دو ساختمان حضرت سیدالشهدا و حضرت محمد (ص) تا سال ۷۱ هیچ استفاده ای نشدند و مجتمع بیمارستانی حضرت رسول (ص) به شکل فعلی در سال ۱۳۷۱ با حضور آقای هاشمی رفسنجانی؛ رییس جمهور وقت در زمان ریاست دکتر سجادی در دانشگاه علوم پزشکی ایران افتتاح شد.
دانشجویان مجتمع پزشکی طالقانی کجا دوره های بالینی خود را می گذراندند؟
بیمارستان های شهدای هفت تیر، فیروزآبادی، حضرت علی اصغر (ع)، شفایحیاییان، فیروزگر، امیرالمومنین (ع) ستارخان و بیمارستان کودکان شماره ۴ تامین اجتماعی که پایین تر از بیمارستان فیروز گر قرار داشت. بیمارستان قلب شهید رجایی هم بود اما ما دانشجو به آنجا نمی فرستادیم بلکه اساتیدی مانند دکتر علی پور و دکتر ملک از آنجا برای تدریس به مجتمع می آمدند.
بعد از سال ۱۳۶۵، همین بیمارستان ها زیر مجموعه دانشگاه علوم پزشکی ایران شدند.
بله. آن زمان تنها بیمارستان مرکز پزشکی ایران، بیمارستان رهنمون بود که بعداً بخش خصوصی آن را پس گرفت و نامش دوباره ایرانشهر شد. رئیس بیمارستان دکتر شهنواز جراح بود. ایشان فوت کردند دکتر شهنواز در فیروزگر هم بود به دانشجویان ما درس می داد.
دوباره برگردیم به سال ۵۶، زمانی که شما به مجتمع پزشکی شیر و خورشید آمدید، کارتان را با تدریس شروع کردید؟
بله؛ من عضو هیئت علمی گروه بیوشیمی دانشکده پزشکی مجتمع شدم و تدریس می کردم. در سال ۱۳۵۸ از طرف مرحوم دکتر علی اصغر هنجنی؛ متخصص زنان و زایمان و رئیس دانشکده پزشکی آیت الله طالقانی رییس آموزش دانشکده شدم که در زمان روسای بعدی دانشکده پزشکی یعنی دکتر یوسف دانشور؛ متخصص قلب که پزشک امام بود، دکتر محمد یاریگر روش؛ متخصص اطفال، دکتر صلاح الدین دلشاد؛ فوق تخصص جراحی اطفال و دکتر مصباح الدین بلاغی؛ متخصص بیوشیمی نیز ادامه پیدا کرد.
دکتر هنچنی رییس مجتمع طالقانی بودند یا رییس دانشکده پزشکی؟
دکتر هنجنی آخرین رییس مجتمع آموزشی پزشکی هلال احمر پیش از پیوستن مجتمع به وزارت بهداری بود. در وزارت بهداری یک مجتمع پزشکی داشتیم که دکتر سید جمال الدین سجادی جزی؛ معاون وقت آموزشی وزارت بهداری رییس آن بود. دانشکده پزشکی آیت الله طالقانی و سایر موسسات آموزشی وزارت بهداری زیر نظر آقای دکتر سجادی قرار داشتند. دکتر هنجنی بعد از اینکه مجتمع طالقانی زیر مجموعه وزارت بهداری قرار گرفت، از مجتمع رفتند.
در کتاب دانشگاه علوم پزشکی ایران در گذر زمان خواندم که بعد از انقلاب فرهنگی برخی دروس برای دانشجویان مرکز پزشکی ایران و دانشکده پزشکی طالقانی به صورت مشترک برگزار می شد.
بله، همینطور است. بعد از انقلاب فرهنگی دوره ای را به نام فیزیوپاتولوژی ایجاد کردند که اصلاً برای ما شناخته شده نبود. نمیدانستیم چی است؟! فیزیولوژی است یا پاتولوژی. بعد از بررسی فهمیدیم این دوره فیزیوپاتولوژی که الان هم تدریس می شود به علائم و درمان بیماری ها می پردازد و بیشتر روی علامت ها تکیه می کند.
در زمان دکتر دلشاد از مرکز پزشکی ایران تماس گرفتند که میخواهیم در مورد دوره فیزیوپاتولوژی صحبت بکنیم، ما هم پذیرفتیم. جلسه ای با حضور دکتر دلشاد و بنده از طرف دانشکده طالقانی و از آن طرف هم دکتر ذوالفقاری رئیس دانشکده پزشکی و همچنین استاد دکتر جعفر فرقانی زاده از بنیان گذاران رشته روماتولوژی در ایران که الان در امریکاست، برگزار شد. دکتر فرقانی زاده گفتند، بضاعت ما برای تدریس دوره فیزیوپاتولوژی کم است، بنابراین بیاییم فیزیوپاتولوژی را با هم درس بدهیم. ما هم گفتیم چشم و همکاری مشترک ما از دوره فیزیوپاتولوژی شروع شد. علاوه بر دکتر فرقانی زاده، دکتر سجادی، دکتر احد قدس، دکتر بهروز برومند، دکتر اصغر رستگار و دکتر طبری هم از اساتید این دوره بودند.
بعد از تشکیل دانشگاه علوم پزشکی ایران شما کجا رفتید؟
سال ۱۳۶۵ دکتر رضایی زاده؛ ارتوپد رییس دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران شد. من هم به عنوان مشاوره آموزشی در دانشکده بودم. بعد از من چهار نفر رئیس آموزش شدند؛ دکتر صدیقی گیلانی، دکتر علیرضا سالک مقدم، دکتر حمید گورابی و دکتر اصفهانی. بنده دوباره حدود سال ۷۰ با حکم دکتر لطیفی به اداره آموزش برگشتم و تا اسفند سال ۱۳۸۸ که بازنشسته شدم، رییس آموزش دانشکده پزشکی بودم.
احتمالا تا سال ۶۵ مرکز پزشکی ایران را از دور می شناختید اما از آن به بعد عضوی از خانواده دانشگاه علوم پزشکی ایران شدید. سوال من این است در آن سال آیا ساختمان فعالی در پردیس همت وجود داشت؟
در آن موقع در پردیس همت ساختمان فعال وجود نداشت و تنها ساختمانی که وجود داشت ساختمان فعلی پیراپزشکی است. دکتر محمد علی شرفی که فیزیک پزشکی می دانست از طرف دکتر خسروی مامور شد تا این ساختمان را از حالت مخروبه دربیاورد و به دانشکده پیراپزشکی تبدیل کند. دانشکده پیراپزشکی مدیون دکتر خسروی و دکتر شرفی است. من دو سال رییس دانشکده پیراپزشکی بودم.
چه سالهایی؟
در زمان آقای دکتر سجادی؛ از سال ۱۳۷۴ تا ۱۳۷۶. ساخت بقیه ساختمان ها در زمان دکتر سجادی آغاز شد. ساختمان اداری دانشگاه، مرکز همایش های رازی، دانشکده پزشکی، ساختمان معاونت دانشجویی و مسجد همه در زمان ریاست آقای دکتر سجادی کلنگ زده شدند که بعداً دیگران که آمدند از جمله دکتر شاه حسینی کار را ادامه دادند.
حتما یادتان هست که چه سالی دانشکده پزشکی از ستارخان به همت آمد.
فروردین ۸۴ به دانشکده پزشکی فعلی در همت آمدیم. اصلاً آماده هم نبود؛ به یاد دارم همکاران به ویژه خانمها وقتی دیدند، هیچ کس به دادشان نمی رسد، خودشان مواد شوینده آوردند، دستکش پوشیدند و ساختمان را تمیز کردند.
شما با روسای متعدد در دانشگاه علوم پزشکی ایران کار کردید، به نظر شما کدامیک از آنها در موضوع آموزش که تخصص شماست، بیشترین تاثیرگذاری را در دانشگاه داشتند؟
برای من سخت است که کسی را بر دیگری ارجح بدانم ولی به نظر من در آموزش آقای دکتر سجادی و دکتر شاه حسینی برجسته بودند. دکتر سجادی به علوم پایه اهمیت زیادی می دادند اما به علوم بالینی کمتر. با آمدن دکتر شاه حسینی این موضوع هم جبران شد، چرا که ایشان به علوم بالینی و توسعه رشته های تخصصی و فوق تخصصی توجه ویژه ای داشت.
آقای دکتر من سوال دیگری ندارم، اگر شما صحبتی دارید، بفرمایید.
در پایان درود می فرستم به ارواح همه شهدای دانشجوی مجتمع پزشکی طالقانی و علوم پزشکی ایران و یاد می کنم از شهید مدافع سلامت؛ استاد دکتر ولی الله حسنی.
دکتر حسنی دانشجوی دوره آخر مرکز پزشکی ایران بود و او را باید موثرترین فرد در گروه بیهوشی دانشگاه علوم پزشکی ایران دانست. دکتر سالها مدیر گروه بیهوشی بود و بیهوشی با تلاش ایشان به وضعیت مدرن امروزی رسید. علاوه بر این دکتر حسنی حدود هشت سال رئیس اداره آموزش دستیاری بود و خدمات زیادی ارائه کرد. حضور من در اداره آموزش پزشکی عمومی و همزمان ایشان در آموزش دستیاری موجب شده بود تا همکاری نزدیکی با همدیگر داشته باشیم. انسان بسیار بزرگی بود.
به مسئولان پیشنهاد می کنم که یکی از اتاق های عمل یا آی سی یو بیمارستان حضرت رسول (ص) به نام دکتر ولی الله حسنی نامگذاری کنند.
کپی لینک کوتاه:
نظر دهید